دست هایم را دیوانه وار دور دلت حلقه میکنم عزیزکم
مبادا فکر کنی “داستان اسارت” است
این حکایت را به “زیاد خواستنت” تعبیر کن

تاریخ : شنبه 93/1/2 | 3:29 عصر | نویسنده : ســـمادلشکسته | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.